کد مطلب:38636
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:20
چرا كه اول دشمن امام حسين 7بود, به لشكر امام پيوست ؟ آيا لشكر امام حسين 7باوجود حر 72نفر مي شد؟
شايد تعبير دشمن امام حسين و اهل بيت بزرگوار او, دربارهء صحيح نباشد.
نمي شود گفت : به طور قطع وي قلباً با اباعبداله و خاندانش : عداوت و دشمني داشت . بر عكس مي تان او را ازجمله كساني دانست كه قلباً علاقه مند به خاندان پيغمبر بود و براي اباعبداله فوق العاده احترام قائل بود, منتهي چون از طرف عبيدالله بن زياد, فرمانده سواره نظام بود و مأموريت داشت به هر وجهي شده حضرت را وارد كوفه كند, دربين راه به عنوان اداي وظيفه و مجري فرمان , جلو حضرت و كاروانش را گرفت و مانع شد حضرت به سمت مكه ومدينه برگردد. هر چند از ناداني وي است كه به عنوان مجري فرمان عبيدالله زيادِ قسيّ القلب جلو حضرت را گرفت .كسي نقل نكرده است در اين مدّتي كه حر با حضرت امام حسين 7بود, كوچك ترين توهيني به ساحت قدسي آن بزرگوار و اهل بيت گرامي اش روا داشته باشد. بر عكس فوق العاده به حضرت احترام مي كرد. مؤيدش اين كه اوّلاً بعداز ملاقات حر با اباعبداله 7وقتي موقع نماز ظهر رسيد, امام دستور داد اذان بگويند تا اقامهء نماز شود و به حر فرمود:مي خواهي با همراهان خود نماز بخواني ؟ گفت : خير, همه به شما اقتدا مي كنيم . ثانياً امام از بعضي حركات حرناراحت شد و فرمود: مادرت به عزايت بنشيند!
حر وقتي نام مادرش را شنيد گفت : اگر عرب ديگري چنين مي گفت و مانند تو گرفتار بود, از جوابش نمي گذشتم , ولي چه كنم كه نمي توانم از مادرت جز نيكي ياد كنم .(1) بنابراين نمي توان گفت حر از اول دشمن اباعبداله 7بود.
اين كه مي بينيم در ابتدا جزء امراي لشكر عبيدالله و تا روز عاشورا همراه عمر بن سعد بود, شايد علتش اين باشد كه يقين نداشت مي خواهند با حسين 7بجنگند و او و يارانش را شهيد كنند و اهل بيتش را به اسارت ببرند.مؤيدش اين كه روز عاشورا پيش عمر بن سعد آمدو گفت : يا امير! راستي مي خواهيد با اين مرد بجنگيد؟! وقتي شنيد: آري با او مي جنگيم , آن هم چه جنگي ! از همان جا تصميم جدّي گرفت به لشكر پست و نابكار پشت كرده و به اباعبداله 7نزديك شده و جان خود را در راه او فدا كند.
در پاسخ قسمت دوم سؤال معروض مي داريم كه مقتل نويسان در تعداد اصحاب امام 7به اختلاف سخن گفته اند. مشهور اين است كه تعداد هفتاد و دو نفر بودند: سي و دو نفر سواره و چهل نفر پياده . بنابراين قول مي تواندتوجيه كرد كه مراد از هفتاد و دو تن آن هايي هستند كه از اول با امام بودند يا پيش از عاشورا خود را به حضرت رساندند, اما بعضي مي نويسند تنها تعداد پيادگان هشتاد و دو نفر بودند.
سيّد بن طاووس از امام باقر7نقل مي كند كه تعداد ياران امام 7چهل و پنج سواره و يكصد نفر پياده بودند.(2)
(پـاورقي 1.در كربلا چه گذشت , ترجمهء نفس المهموم , محدث قمي , ص 234
(پـاورقي 2.علي نظري منفرد, قصهء كربلا, ص 257
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.